- سخت گیر
- آزمند و حریص
معنی سخت گیر - جستجوی لغت در جدول جو
- سخت گیر
- مقرّراتی، منضبط، آنکه بر دیگری سخت بگیرد، کسی که دیگران را در فشار و زحمت قرار بدهد، سخت گیرنده، آزمند، حریص
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Sternness, Strictness
строгость
Strenge
строгість , суворість
surowość
严厉 , 严格性
severidade
severità
severidad
sévérité, rigueur
strengheid
कठोरता , सख्ती
ketegasan, keketatan
صرامةٌ , صرامةٌ
קַפּדָנוּת , קַפְּדָנוּת
厳しさ , 厳格さ
sertlik, katılık
ความเคร่งครัด , ความเข้มงวด
কঠোরতা , কঠোরতা
تخت گیرنده، شاه توانا کشور گشای
پادشاه
آنکه بر دیگران سخت میگیرد، آنکه امور را سخت تحت مراقبت قرار دهد دقیق، آزمند حریص
آن که بر دیگران سخت می گیرد، باریک بین، دقیق، حریص، بهانه گیر
Strict, Stringent
строгий
streng
суворий
surowy
estrito, rigoroso